:امروزسقط کردم بچمو دادم بردن خاک کردن چقدر زجه زدمو گریه کردم خدا خودش میدونه
یه تیکه از قلبم دیگه باهام نیست تا دیدم یچیزی ازم اویزون شد قلبم ریخت دستای کوچولوش پاهای کوچولوش انگشتای ریزش خدا با دقت همه چیشو افریده بوود
ولی سرش💔 سرش خیلی بزرگ بود همونجوری ک دکترا گفته بودم
گردنش ورم داشت😔 همونظور ک گفته بودن
من ساعتها برات اشک ریختم پسر قشنگم تا امروز فکر میکرم تو دختری و هر روز باهات تودلم صحبت میکردم تا دیدم پسری قلبم ریخت برات دلم برات تنگ شده ولی نمیخواستم با اومدنت بگی کاش منو نمیاوردید.
هیچکی نمیدونه من چیو از دست دادم چون هیچکس متوجه چیزی ک از دست دادم نیست همش میگن تو ک فقط تو شکمت بود ندیده بودیش چرا انقدر گریع میکنی
نمیدونن من هر روز باهات حرف زدم و کل روزمو برات تعریف کردم
فرشته پاکم میدونمچقدر تلاش کردی ک زنده بمونی و قلبت داشت میزد قربون پاکی کف دستات برم ک گذاشته بودیشون رو صورتت مادر بمیره برات 💔😔
تا ابد داغت رو سینم تازه میمونه پسر نازنینم💔