2777
2789

خیلی دلم براش تنگ شده... شعرایی که وصف حالم هست و مینویسم خواستین بخونین و شما هم اگه شعری رو دوست داشتین میتونین بنویسین:) 

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

من اسم تو را به مادرم گفتم و گفت


در خواب همیشه میبری نامش را... 🥺💔

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

این چه بیماری جذّاب و عجیبی ست ک من


    هر کسی رد شود انگار تو را می‌بینم...!


#دلتنگی 🖤

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ای عشق مدد کن که به سامان برسیم

چون مزرعه‌ی تشنه به باران برسیم


یا من برسم به یار و یا یار به من

یا هردو بمیریم و به پایان برسیم


پ. ن: یادش بخیر اینو خودش واسم خوند:) 

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

از زلزله و عشق خبر کس ندهد 

آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای! 

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

انگشت به دهان مانده ام از قاعده عشق

ما یار ندیده ، تب معشوق کشیدیم:) 

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

دوست داشتم معلم املای تو بودم

“دوستت دارم” را املا بگویم

و هی بپرسم :تا کجا گفتم؟!

تو بگویی :”دوستت دارم”



مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

‌ برروی‌ِ فرش ِ مسجد‌و در فکرِ چشم تو... 

   بیچاره‌ آن‌ که به‌ ما گفت‌ التماس ِ دعا...!

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

سخن ، بى تو مگر جاى شنیدن دارد ؟

نفس ، بى تو کجا ناى دمیدن دارد


علت کورى. یعقوب نبى معلوم است

شهر بى یار مگر ارزش دیدن دارد….


مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

مردن آن نیست بخوابی به مزاری تاریک

مردن آن است که باشی و فراموش شوی



مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

دلتنگم

لبخند دروغکی چرا؟

خوب نیستم


مثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر می‌کند


گیر کرده‌ام در گلوی زندگی

کاش می‌توانستم راحت حرف بزنم


چیزی بگویم از دلتنگی


میان آدم‌های این اتاق مجازی


فقط می‌گویم دلتنگم

این سکوت را دوست دارم


لال بودن را ترجیح می‌دهم


وقتی کسی نیست عمق درد پنهان


شده در حرف‌هایم


را حس کند



📛 هر احمقی میتونه بهت بگه دوستت داره ولی آدمهای محدودی میتونن بهت ثابت کنن که دوســتت دارن...👉
دلتنگملبخند دروغکی چرا؟خوب نیستممثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر می‌کندگیر کرده‌ام در گلوی زندگیکاش ...

🥺🥺🖤

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

تاپيكتون رو قفل كرديد. جوابتون رو اينجا ميدم:


اول از همه اينكه من به كسي نگفتم كه داريد شرك ميورزيد. گفتم اين كارا شركه. پس الكي حرف منو نچرخونيد. 


دوم اينكه بله پيامبر و اينا ميدونستن،چون خدا بهشون گفته بود و در ضمن اونا معصوم بودن و با ادماي عادي كلي تفاوت دارن. 


سوم اينكن كسايي مثل مرحوم بهجت و قاضي و اينا كه طي الارض ميكردن و اينا،از ويژگي هاشون براي ديگر افراد كه بخوان احوالات و از گذشته و ايندشون بگن استفاده نميكردن. 


چهارم هم اينكه كسايي كه موكل دارن و از راهاي شيطاني به اين امور واقف هستن كارشون اشتباهه. دليل نميشه اگه كسي غير از خدا احوالاتمون رو بدونه(چه از طريق خوب چه بد) ادم بخواد ازش استفاده كنه. 


موفق باشيد

سلامتي و تعجيل فرج اقا امام زمان(عج)، صلوات. 

تاپيكتون رو قفل كرديد. جوابتون رو اينجا ميدم:اول از همه اينكه من به كسي نگفتم كه داريد شرك ميورزيد. ...

پس به حرف من رسیدین که بعضیا قادر به انجام اینکار از سمت خدا هستن، انسان اگه خودش بخواد میتونه به توانایی های زیادی دست پیدا کنه. 

مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ،  زان روز حَذَر کن که ورق برگردد...                                              لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود! 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز