بابام بردم دکتر داشتم ماشین میاوردم داخل نزدیک در شد کمتر از ۱۰ سانت گفتم میکشم عقب چپ و راست میکنم درست میشه بعد بابام نشست گفت درستش میکنم مامانم شروع کرد داد و بیداد و بعد از کلمات بعدی هم استفاده کرد صداش تا سه چهار تا خونه اون ور تر رفت بعد همسایمون داشت میرفت بیرون صدای اینو شنیدن اومدن ماشین درست کردن ولی با صداهای این خانم آبرو حیثیت ما رفت منم میگم شما میگید ماشین گرونه رو گذاشتین تو پارکینگ ازش استفاده نمیکنین میگین این ارزونه رو استفاده کن خورد به در و دیوار آدم حرص نخوره اصلا میخورد به دیوار یا به در پارکینگ به درک حالا چرا آبروریزی میکنی منم گفتم به قرآن اگر دیگه من پشت ماشین های شما بشینم اگر شده ده سال دیگه خودم ماشین بخرم و رانندگی هم یادم بره من دیگه کاری به کار اینا ندارم وای آبرومو بردن هر چی میگم داد نزن همسایه ها اومدن از خونشون بیرون باز داد میزنه آبرو برا ما نذاشت
📍ببخشید دلم پر بود داشت میترکید