رفت و امد کم
اجازه نده دخالت کنن
طرفداری پسرشو کنه
نذاره کسی ب پسرش بی احترامی کنه
خودشم درمورد این موضوع یا پسررش پیش اونا صحبت نکنه،
پسرشو پیششون کمتر ببره، خودش تنها بره
و و.....
کلا اگ از همون اول جلوشون می ایستاد مقایسه ننمیکردن
معلومه از. همون اول وا داده
پسر منم با یکی. بچه ههای فامیل هم سنه، باقی نوه هامونم همینطور
اصلا مقایسه نمیکنیم جلوشون نهایتا بین خودمون، مثلا من ب همسرم میگم ولی نمیرم ب زن داداشم بگم وای بچت فلانه بهمانه
خیلی احترام یمزاریم و اصلا جلو بچه ها و مادرپدراشون چیزی نمیگیم ک برنجن
از همون اول جو همین بوده
نوه های.2تا پسر اولمون 15، دومیا دوتا پسر11،سومیادوتا دختر 8ساله، چهارم پسر ابجیم 4،پسر داداشم 3 و پسرمن 2 و دخترم 4ماه
اصلا هیچکدومو مقایسه نکردیم
همشونو خوبیاشونو گفتیم و برامون عزیزن حالا ک بچه داداش چ بچه ابجی
طرف شوهرم زیااد مقایسه میکنن خصوصا چهره ها و درس و هوش رو
من ک تا الان مستقیم گفتم بدم میاد
مثلا مادرشوهرم ب بچه همسایشون میگفت اوا بچه شما همسن نوه منه ولی نوه من حرف نمیزنه اصلا، من تندی جوابشو دادم
کلا اجازه نمیدم کسی مقایسه کنه حتی ب خوبی
مثلا دخترم یکم مظلوم و ساکته، زن دایی شوهرم مدام با بچه اون یکی زن دایی شوهرم مقایسه میکنه میکه محمد خیلی. نغ نغوعه ولی دختر شا ساکته، من ب اونم گفتم مقایسه نکنه یچه ها مدلای. مختلفی دارن، چ تو راه رفتن، چ حرف زدن و خرچیزی متفاوتن