اصرار نه وری همیشه دوس داشتم دوتا بچه داشته باشم همجنس باشن حالا یا هردو پسر یا هردو دختر اولی که پسر شد توی بارداری دوم گفتم ایشالا همجنس اولی باشه باهم جور باشن که متاسفانه توی پنج ماه بخاطر مشکلش سقط شد همیشه این عذاب وجدان رو دارم که شاید من اون طور گفتم خدا تنبیهم کرد
خودتو در برابر خدا مثل کودک شیر خوار در دستای پر مهر مادر فرض کن که مثل شیر مراقبشه و مراقب مگس هم هست و بجز شیر دهنش نمیذاره و گاهی داروی تلخ میریزه دهنش و واکسن دردناک و مدرسه کسل کننده
ارزو هایت را یادداشت کن خدا فراموش نمیکنه شاید انچه امروز داری روزی ارزوی تو بوده
من به زور بچه خواستم اونم جنسیت دلخواه اینقدر نذر و نیاز کردم مامانم می‌گفت چرا نمیگی سالم باشه فقط اسم جنسیت میاری...
باردار شدم اونی نبود که می‌خوام سه ماهگی سقط شد💔همینجوری بدون دلیل
دوسال بعدشم باردار نشدم یعنی تو یه راهی افتادم 🥴
امضامم بخاطر بچه دار شدنم بود دیگه واقعا اینو سپردم دست خودش
واسه ازدواجم باشوهرم خیلی ازخداخواستم الان که واردزندگی شدم ومشکلات وبچه دارنمیشیم میگم شاید حکمتی بودکه نبایدمی رسیدیم بهم
همش بخواید اگر خیر نیست، خیر بشه
و اگر هیچ جوره نمیشه، بهترینا اتفاق بیفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
