اخی یاده چندسال پیشم افتادم منم افتاده بودم تو جو برم از این مدل پسرونه ها که با ماشین می زنن. بزنم یعنی رفتم جایی که آموزش میداد و مثلا خیلی بلد بود
یه جميعي از خانواده رو هم بردم خاله مادربزرگ مامانم و.. خلاصه😂 تا نشستم ملتم داشتن فیلم میگرفتن ببینن چطور ماشین میزنه
چشمت روز بد نبینه سر ماشین موزر رو نذاشته بود کچلم کرد قشنگ وسط سرم شروع کرده بود یهو دیدم دستپاچه شد همه متفرق شدن... فهمیدم یچیزی شده منم نمیدیدم که مادرم اینام میگفتن چیزی نیست خوبه و اینا🤣
دیگه کلا از پشت تا نصفش اینا کلا کچلم کرده بود خرابکاریش یعنی ماستمالی کنه
منم هی تو آرایشگاه میدیدم همه یجوری نگاه میکنن مامانم هی با من من می‌گفت خوبه بنده خدا روش نمیشد بهم بگه
خلاصه اومدیم خونه تو آینه دیدم فهمیدم چخبر شده
دیگه رفته بودم زیر دوش گریه میکردم اونام بهم میخندیدن یعنی میومدن دلداری بدن چششون میفتاد به موهام خندشون میگرفت🤣
قشنگ انگار کاسه فلزی گذاشته بود دو شو با ماشین زده بود
خلاصه همون شب یکم گریه کردم دیگه بعدش خودمم خندم گرفت زدم به بیخیالی شماهم سخت نگیر درست میشه بابا مطمئنم به بدی ماله من نیست😂
کاش یبار مامانم میگف مصری براش بزن ازبچگی تاالان هرروقت رفتیم ارایشگاه همش گف موهاشو کپ پسرکوتاه کن یادمه ۱۵سالم بود برای اصلاح صورتش رف سالن گف باهام بیارفتم اصلا هم نگف میخام موهاتوکوتاه کنم گف تنهام باهام بیا رفتم اون اصلاح کرد منم نشستم کارش تموم بشه یهو به آرایشگره گف راستی بعد اصلاح من موهای دخترمم کوتاه کن مات موندم گفتم چراموهای من گف بدردنمیخوره منم اسکول قبول کردم آرایشگره گف بشین برات کوتاه کنم گفتم حتما ی ذره کوتاه میکنه موهامم قشنگ بلند بود تاپایین کمرم بود دیدم مامانم گف کپ پسر براش کوتاه کن اقا دیدم موهام کامل کوتاه شد عصبی شدم شروع کردم فوش دادن ب آرایشگره گفتم بسههه کچلم کردی زدم زیرگریه دیدم فایده نداشت همش میگف الان تموم میشه سرتو خم کن دیدم شدم عین پسر شروع کردم فوش دادن ب مامانم😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
