مغزم نمیکشه دیگه
واسه همین نگرانم خواب ندارم اعصابم خورده
جای این که من طلبکار باشم پسره و باباش افتادن به زرنگی و ناله و فغان که تازه تا فهمیدن اسکرین شات و اسکرین ریکوردای چتای فحاشی شازده شون و درخواست غیراخلاقیش و تهمت زدناش به من همچنان موجوده و تحویل حراست شده زبوناشونو قیچی کردن ولی بازم نه کامل
البته راستشو بگم فعلا نه اون شکایت کرده نه ما
حالا حراست اونا میگه یه جوری سازش کنین تموم بشه ما خودمون از طریق کمیته انضباطی کاری میکنیم که پسره ادب بشه
نه بابا کیو بفرسته آخه
تنها نرفته بوده ولی خودش تنها درگیر شده با یارو
و مسئله اینجاس که شرایط درگیری طوری بوده که کاملا ضرب و جرح عمد حساب میشه
حالا این که تا چه حد جای شکایت داره رو نمیدونم
همسرمم میگه من سازشی ندارم بکنم،بیاد ثابت کنه من زدمش