بابام یه آدم بی مسئولیت خیانت کار بود ، مامانم یه آدم قربانی ضعیف که همه جوره همیشه دیگران رو سعی کرده مقصر جلوه بده احساس گناه بده ، نه اینکه دوسمون نداشته باشه ولی بعد رفتن بابام خیلی بهونه گیر شده منم افسردگی گرفتم همش به من میگه تو خوب باشی منم خوبم خب من چطوری خوب باشم نمیدونم واقعا چیکار باید کنم داداشمم کار میکنه ولی خب مستاجریم همش میگه اگه به شما بود وضعمون الان این نبود خب من باید چیکار میکردم مگه دست خودم بوده حالم میگه دوساله گذشته اره دوسال گذشته ولی خوب نشدم چیکار کنم 😔 الآنم که دیگ حالم بد میشه میگن چرا حالت خوب نیست بسه دیگه