چند وقتی هست که با آقایی اشنا شدم که بسیار محترم و دارای جایگاه اجتماعی خوبی هم هستن. من محجبه هستم و چادریم هر وقت منو دیده با روی خوش و مهربانی تمام بامن رفتار کرده و کاملا بطور نامحسوس منو زیر نظر داره مثلا به رفتارم با بقیه هم توجه میکنه. بهم گفت یه نیروی کاربلد و خوب میخوام که من گفتم قصد درس خوندن دارم اونم گفت خوب بسلامتی... ولی من از رفتارش حس کردم از من خوشش اومده ولی هیچی نمیگه، از این بلا تکلیفی خسته شدم.
عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت... من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد... بهارنارنج ها همه مست... هوا هوای تو بود🌿☘🍃🍀
میدونی چی خیلی حال میده😜 از این لواشکای سیاه هست😍که خیلی ترشه😋وقتی میخوری کل سیستم صورتت مچاله میشه🤑اینارو بگیری روشون یه عالم رب انار بریزی😋بعد روش نمک بپاشی🤪طوری که دونه های سفید نمک معلوم باشه بعد لوله اش کنی،بزاری کنار لپت اروم اروم اب بشه🤪مزه اش بره تو دهنت بعد با دستت یه گوجه سبز ترش نمک خورده رو برداری یواش یواش گاز بزنی...خب دیگه آب دهنتو قورت بده تموم شد🤣
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ما خیلی رفتار مردا رو انالیز میکنیم من به یکی تواداره علاقمند شده بودم اونم خیلی عبوس جدی بود ولی بامن خوب بود منم فک کردم بهم علاقه داره ولی متاهل بود