2777
2789

من قبلا خوندم چندسال پیش ولی به کل فراموش کردم.دلم میخواد اینجا بزارم و دوباره با اونایی که نخوندن بخونیم

کسی پایه هست؟

  👈چرا نگران باشیم؟ شاید هرگز پیش نیاید👉

شب سرابو نداري؟ميگن از زبون رحيمه خيلي دلم ميخاست بخونمش پيداش نكردم.

عاشق بامداد و خمارم

من نظرمو ميگم لطفا اگه مخالف هستيد ريپلاي نكنيد قرار نيست همه مثل هم فكر كنن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بامدادخمار عالیه😌بانو سرخ و پریچهر هم خوبه😁

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
بامدادخمار عالیه😌بانو سرخ و پریچهر هم خوبه😁

پریچهرم عالیه.ولی متأسفانه حافظم یاری نمیکنه یادم بیاد چون ۱۰ سال پیش خوندم

  👈چرا نگران باشیم؟ شاید هرگز پیش نیاید👉
شب سرابو نداري؟ميگن از زبون رحيمه خيلي دلم ميخاست بخونمش پيداش نكردم. عاشق بامداد و خمارم

من از بازار دانلدوش کردم.  رمان عاشقانه 4. فکر کنم اسمش بود. مجموعه رمانه. توش هم بامداد خمار هست. هم شب سراب

یا از اول دل به رویایی نبند،  یا بر این رویای ویران گریه کن
شب سراب و خوندم خیلی یادم نیست ولی دوست نداشتمش ۱جورایی بامداد خمار خراب میکرد

به نظر من شب سراب خیلی چیزا رو توضیح میده. مثلا محبوبه که پدر خودش هم شراب می خورده هم زن دوم داشته چطور کار پدرشو بی عیب میدونه ولی برا شوهرش عاره

اخرشم خودش میره زن دوم میشه

یا از اول دل به رویایی نبند،  یا بر این رویای ویران گریه کن

من رمان بامداد خمارو 5 بار با جون و دل خوندم بازم میخونم هزاربار😍😍  البته سه بار هم شب سرابو خوندم 😢😢 یجوریه خیلی پارادوکس بدیه ادم نمیدونه حقو باید ب کی بده ولی من حق رو ب محبوبه میدم 

دستاش انقد قدرت داره که هر ترسی، هر تکه‌ی شکسته‌ای از من رو محکم نگهداره. این مرد به من احساس کامل بودن نمیده، باعث کامل شدن منه💙
من از بازار دانلدوش کردم.  رمان عاشقانه 4. فکر کنم اسمش بود. مجموعه رمانه. توش هم بامداد خمار ه ...

مرسي عزيزم

من نظرمو ميگم لطفا اگه مخالف هستيد ريپلاي نكنيد قرار نيست همه مثل هم فكر كنن
شب سرابو نداري؟ميگن از زبون رحيمه خيلي دلم ميخاست بخونمش پيداش نكردم. عاشق بامداد و خمارم

من هر دوش رو خوندم...هر کدوم رو ک میخونی حق رو به همون شخصیت میدی

شادی چیزی نیست؛جز داشتن سلامت تن و یک حافظه ضعیف..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز