تورو خدا دعا کن برام بتونم دوستانه و خواهرانه حلش کنم
از اون موقعی که فهمیدم هزار تا فکر اومده تو سرم
یه بار میگم ار سیم کارتش پرینت میگیرم گوشیش میگیرم و سیمش هم مبسوزنم
یه بار میگم زنگ میزنم به پسره میترسونمش
یه بار میگم به اون یکی ابجیم میگم که باهاش حرف بزنه ولی میدونم لجبازه بیشتر تو رومون وایمیسه
یه بار میگم به مادرم میگم
اصلا نمی دونم چی کار کنم
بچه اس اخه نمیتونم هر جور شد ولش کنم