خیلی حس تنهایی میکنم کیا مث منم بیاین

واااااااای

نذار افکارش وارد زندگیت شه

ببخشید کمی ناپخته ای

عزیزم رابطتو کمتر کن حیفه زندگیته

چون تنهایی عزیزم

جای دیگه واسه خودت دوست پیدا کن

کم کم فراموشش میکنی

مراقب زندگیت باش

یه چیزی بهت بگم ؟باور کن ۱۰۰٪واقعیه 

یه دختری بود خیلی خیلی وابسته دوستاش بود مخصوصا یکی که تمام روز باهم حرف میزدم از افسردگی و به سری اتفاقات که برایش افتاد بیمارستان اعصاب روان بستری شد به دوستان شرنگ زد گفت بیاین دیدنم ولی هیچکس نیومد و اون که از همه بیشتر دوستش داشت بللکش کرد وقتی دوستش بلاکش کرد از ناراحتی سرشو زد زمین و بعد تو بیمارستان دستشو بستن به تخت دارو بی هوشی و شوک.....

همش بخاطر دوست 

ارزش داشت؟؟؟ 

ولی بعد خودشو پیدا کرد و هیچوقت دیگه به کسی دلبستهنشد

سلام،

هرکسی که وارد دنیای تو میش، قرار نیست تا ابد بمونه..

بعضیا میان یه فصل، یه درس، یه تغییر ایجاد کنن و بعد مسیرشون جدا میش.

اون رفیقت شاید دیگه اون آدم سابق نیست.. حرفاش هم که گفتی، داره کم‌کم روی ذهن و قلبت اثر میذاره، مخصوصانسبت به شوهرت که گفتی مرد سالم و کاری و زحمت‌کشی هست..

ببین، زندگی خوب داشتن، یعنی امنیت، آرامش، احترام..

نه فقط خوشتیپی و تفریحات زودگذر.

قدر اون مردی که تو رو خواسته و کنارت مونده بدون.

مردی که زحمت میکش، مسئولیت‌پذیر، ساده‌ست ولی واقعی.. همین مرداست که ته ته آرامش یه زن رو میسازن، نه تیپ و زرق و برق بعضی پسرا.

کم‌کم میتونی یه فاصله آروم و محترمانه با اون دوستت بگیری. نه جنگ، نه قهر، فقط یه سکوت امن برای خودت.

بذار ذهنت، قلبت، هوای تازه بخوره.

چند روز فقط با خودت باش، با شوهرت حرف بزن، با خدا درد دل کن. تو هنوز هم میتونی اون حال خوبت رو داشته باشی.

اگه کسی باعث شد از زندگی‌ای که داری دلسرد شی، نه خودش، نه حرفاش، نه بودنش، هیچ‌کدوم به درد دنیات نمیخورن.

تو حق داری شاد باشی، ولی نه به قیمت دل‌زدگی از نعمت‌هایی که خدا بهت داده..

خدا خیلی بزرگ مهربون و قدرتمند.. هواتو داره شکرگذارش باش و باهاش رفیق. با خدا حرف بزن.

خدا پشت و پناهت باش