سلام عزیز های دلم 🌼🫶🏻💖
امیدوارم روز قشنگ و خوبی داشته باشید
میخوام عجیب ترین خواب زندگیم براتون تعریف کنم
یک شب خواب دیدم که دارم تو خیابون قدم میزنم و خیابون هم شلوغ بود
بعد میبنم چند نفر دعواشون میشه من که اینارو میبنم میترسم میخوام سوار ماشین بشم برم
بعد یک پسر میاد پیشم سه چهار بار پشت سر هم هی بهم میگه اینا که دعوا کردن توهم میان میگرن فکر میکنن تو هم باهاشون بودی بعد من سکوت کرده بودم
این هی تکرار میکنه بعد من اعصابم خراب میشه تو خواب بهش میگم ، ولم کن اینا همش خواب من میدونم خوابم
بعد دقیقا همون لحظه که این حرف زدم
تموم اون آدم های که تو خیابون بودن یهو تو یک لحضه مستقیم خیره میشن به من با چهره ای به شد متعجب یعنی به طرز وحشناکی متعجب بودن بعد همون پسره یهو با چهر به شدت متعجب و حالت شبی یخ زده صورتش سرش برگردوند و گفت تو نباید این میدونستی بعد انگار از یه بلندی پرت شدم لرزیدم بلند شدم
واقعا برام خیلی عجیب بود