2777
2789

بالاخره خونه ی خودمونو از اجاره درآوردیم الان میخوایم عروسی کنیم بریم خونه خودمون ولی پدرشوهرم اصلا راضی نمیشه میگه بیاین طبقه بالای خونه ی من زندگی کنین، با اینکه وضع مالی خوبی دارن ولی کلا فرهنگشون اینجوریه که پسر همه خرجشونو میکنه و عروس هم باید در اختیار اونا باشه، کلی شوق و ذوق داشتیم برا خونه خودمون که پدرشوهرم، همسرمو شست و شوی مغزی داده و نرمش کرده، منم اصلا نمیتونم اینو قبول کنم که وقتی خودمون خونه داریم چرا باید بریم پیش اونا؟

مادرشوهرمم همش بهم تیکه میندازه که بیاین اینجا بمونین منم با دخترام و نوه هام کلا پیش شما باشم میگه شوهرت وضعش خوبه توام یه نفری چرا پس خرج ما نکنه؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وااا 🧐 یعنی چی اخه بگو بزارید راحت باشیم

ارزوم و هدفم تو زندگی ازدواجه.خدایا امسال ۱۴۰۴برام جورش کن اگه جورش نمیکنی سال جدیدو نبینم لطفا🙏🏻 کسی درموردامضام سوال نپرسه لطفاً به اندازه کافی حسرت دارم

ای خدا

روزی باشه نسلی رو ببینیم که پدرمادر بدون دخالت تو زندگی بچه هاشون،  بذارن راحت و مستقل تصمیم بگیرن و عمل کنن. 

 اصلی‌ترین نقش یک زن از نظر اسلام همین نقش خانه‌داری است منتها مهم این است که خانه‌داری به معنای خانه‌نشینی نیست. بعضی اینها را با هم اشتباه میکنند؛ وقتی میگوییم خانه‌داری، خیال میکنند میگوییم داخل خانه بنشینید، هیچ کار نکنید، هیچ وظیفه‌ای انجام ندهید، تدریس نکنید، مجاهدت نکنید، کار اجتماعی نکنید، فعّالیّتهای سیاسی نکنید؛ معنای خانه‌داری این نیست. خانه‌داری یعنی خانه را داشته باشید؛ در کنار داشتن خانه، هر کار دیگری که از عهده‌ی شما برمی‌آید و میل به آن و شوق به آن را دارید میتوانید انجام بدهید؛ منتها همه در ذیل خانه‌داری است. دیدار رهبر انقلاب با اقشار مختلف بانوان. 14دی1401

ببین دقیقاً عین پدر شوهر و مادر شوهر من من دعوا کردم نرفتم طبقه پایین اونا خونه مجبور شد اجاره بکنه همسرم ولی تا ۴ سال اجازه ندادن ما خونه بخریم با اینکه شرایطشو داشتیم با وام بتونیم خونه بخریم ولی پدر شوهرم و مادر شوهرم هر وقت که من راضی می‌کردم همسرمو بریم دنبال وام گرفتن فردا صبحش که شوهرم می‌رفت سر کار زنگ می‌زدن دور از چشم من مغزشو شست و شو می‌دادن می‌گفتن مبادا بری زیر بار قرض و وام بدهی و اینا اصلاً خونه نخر ولش کن ما بالاخره برات خونه می‌خریم با این حرکتشون ۴ سال باعث شدن موقعی که همه چیز تو ثبات اقتصادی بود ما نتونیم بخریم خونه و خونه‌ای رو که می‌تونستیم با ۶۰ ۷۰ میلیون تومان بخریم با ۲۶۰ هفتاد میلیون تومان بخریم اونم چی ۲۶۷۰ میلیون پول دادیم ولی باید به بانک چهارصد و خورده‌ای میلیون پس می‌دادیم آخرشم برگشتن گفتن به ما چه ربطی داره اگر می‌خواستید می‌رفتید می‌خریدید و بازنده این بازی فقط من و شوهرم بودیم البته من می‌دونستم تهش به اینجا کشیده می‌شه می‌دونستم نباید بهشون اعتماد کنم ولی شوهرم خیلی به پدر و مادرش اعتماد داشت دیگه

مشاوره. صحبت جنگ و دعوا هر کاری میکنی قبول نکن

به هیچ وجه قبول نکن 

من که خیلی اذیت میشم تو یه ساختمون هستیم ظاهرا جدا ولی باطنا همه جیز مشترکه بچمو نمیتونم تربیت کنم ابدا 

شوهر منم یه خونه داره دیوار به دیوار خونه مامانم ولی الان تو یه ساختمون هستیم منم تو عقد ترسیدم که بگم نمیام چون خانواده او اهل دعوا نیستن بر خلاف خانواده شوهرم که خیلی دعوایی در هستن علی الخصوص با عروس در برابر داماد موشن برای عروس میشن شیر درنده

ولی به هر نحوی شده قبول نکن البته که مسالمت آمیز خیلی بهتره تا جایی که میتونی با آرامش و مشاوره حل کن ولی قبول نکن

ای خداروزی باشه نسلی رو ببینیم که پدرمادر بدون دخالت تو زندگی بچه هاشون، بذارن راحت و مستقل تصمیم ب ...

با کمال احترام به اچنایی که طرز فکرشون اینطوری نیست که عروس کلفت نیست 


ولی باید دهه ۳۰و۴۰ فوت بشن بعد انتظار اون روز رو داشت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز