2777
2789

من جدا شدم،تو حاملگی م،مادرشوهرم خیلی میومد خونم،من همش حالت تهوع داشتم،اون روزا یادمه یه ذره سرد برخورد کردم فقط همین،دیگه این مادرشوهره مگه ول کرد،هرجا میشت بدمو میگفت،میگفت قدیم با مادرشوهراشون زندگی میکردن الان نمیزاره بیام پسرم رو ببینم،نمیدونم میرم خونش دور رو برشو تمیز نمیکنه،و خیلی چیزای دیگه،نه این که طلاقم به خاطر اونا باشه ولی بی تاثیر نبود،الان شوهر سابقم ازدواج کرده،به واسطه دخترم از زندگیشون خبر دارم،یک ساله ازدواج کرده،زنش به همشون بی احترامی کرده و از خونش انداختتشون بیرون،نه خواهرشوهر و نه مادرشوهر سابقم رو راه نمیده،کارماشون رو پس دادن 

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دخترت چندساله شه پیش خودت زندگی میکنه؟

یاد کسانی‌ که هرگز تکرار نمی‌شوندوهیچ حضوری جبران نبودنشان را نمی کند دردلمان بیداد می کند، باهدیه فاتحه وصلوات روحشان راشاد کنیم🙏

خواهر شوهره پیره کفتاره منم هرجا میشینه میگه فلانی منزویه کسی رو خونش راه نمیده حتی شوهرش رو هم میکنه بیرون از خونه همه جاخرابم کرده پیش مشتی آشغالی شبیه خودشون خدا ازشون نگذره انشاالله ناحق پشت کسی حرفای ناحق میزنن 

الان قدرتو میدونن ولی دیره

پروفایل دختره رو دارم همش فوش و بدوبیراه گذاشته،فکر کردن همه مثل من مظلوم ان،آره دیره،ولی خوشحال میشم شوهرسابقمم کارماشو پس بده

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
خواهر شوهره پیره کفتاره منم هرجا میشینه میگه فلانی منزویه کسی رو خونش راه نمیده حتی شوهرش رو هم میکن ...

دقیقا برا منم همین طوری بود،به خاطر دخترم زنگ زدم خواهرشوهرسابقم ،گفت هشت ماهه خونش نرفتم و رابطه ندارم،هر وقت خواستیم بریم گفتن نه نیستیم

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
کاش بعد طلاق رابطه ها صفر مطلق میشد

چرا؟

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
حامله بودی و طلاق گرفتی؟؟؟؟چرا سقط نکردی؟؟به درک دیگه جدا شدیم قصه چی رو داری میخوری کارما حالشونو ج ...

دیر بود برای سقط ،شوهر نامردم لجبازی کرد و نیومد دنبالم ،مادرش گفت براش زن میگیرم و خیلی چیزای دیگه.....

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
دخترت چندساله شه پیش خودت زندگی میکنه؟

آره پیش خودمه ،۵ساله اس

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792