با خواهر شوهرم اینا میرفتیم شمال کلی ذوق داشتم بچه هاش با دخترم بازی میکنن خواعرشوعرم پایه است کلی قراره خوش بگذره
پسرش کل مسافرت داشت به دخترم حرص میداد خواهرشوهرمم حس رقابت با من برداشته بود که من از تو بهترم داداشم به حرف من گوش میده به حرف تو گوش نمیده آخرم شوهرم رو پر کردن و چندماه تو خونه من سردی و اختلاف بود
اون مسافرت باعث شد من با خواهرشوهرم قطع رابطه کنم