سلام ی خانم تازه اومده کوچه ما و خانم ج تشریف دارن دیشب شوهرم از سر کار اومد ماشین خراب بود مونده بود جلوی در اونو درست میکرد این خانمم داشت از اونجا رد میشد من اونجا نبودم خونه یودم به شوهرم بر میگرده میگه کاربرات ماشینت شوهرم گفته ارع اونم گفته منم ی دونه داشتم اذیتم میکرد فروختم ۲۰۶ خریدم شوهرمم گفته اره خیلی اذیتم میکنه
بعد چی شد
🙄
تا اینجا که ج نبود
لایک
خب
خووووو
گفته برات ماشین نو می خرم تو هم بیا خونمون
زنه گفته اره همیشع این ماشین رو میبینم شوهرم گفته شما مادر دوست دخترم هستید اونم گفته نه من تازه اومدم اینم خونمه و از ایت حرفا که من پنجره رو باز کردم خانمه رو دیدم شوهرم گفت بیا بشین پشت ماشین هل بدم روشن کن من گفتم این زنه کیه که خانمه گفت بعدا میبینمت با هم حرف میزنیم منم گفتم من شما رو نمیشناسم چه حرفی دارم با شما که به دخترم گفت خدافظ عزیزم و رفت منم با شوهرم قهرم حالا به نظرتون جلو زنه رو بگیرم بگم چرا با شوهرم حرف زدی یا چیکار کنم در کل
با این حرفی ک زده چطور تا حالا نکشتیش
خب
منکه نفهمیدم چیشد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
