مامانم داره به بابام خیانت میکنه حدود یک سال یا شاید بیشتر هست که متوجه شدم.یه برنامه ای هست که اونو پنهان کرده بعد وقتی وارد برنامه میشی هیچ چتی وجود نداره ولی یه قسمت مخفی هست که برای اونجا رمز گذاشته بارها دیدم که وقتی میرم نزدیکش گوشیشو پنهان میکنه و میبینم که یه صفحه چته در حالی که اگه داخل اینستا باشه یا جایی اصلا پنهان نمیکنه هیچوقت.لبخند مقزنه به گوشی خیلی هجیب سه چند باری هم متوجه شوم که انگار داره ویش می گیره یه بار که گوش دادم شنیدم که چیزای عجیبی میگفت مثلا با یه ناز عشوه که بگو دوستم داری یا اینکه تو ما رو کشتی باشه بابا بله یه همچین حالی حدود یکی دو هفته هست خیلی زیر نظر نگرفتمش کلا ول کرده بودم و برام نهم نبود ولی جوری که ازش متنفرم خیلی عجیبه هیچوقت یادم نمیره این تفنرو همه جا باهامه اسم مامان که میاد یه تنفری هم باهاش میاد.هیچ ایده ای ندارم که باید چیکار کنم.خیلی دلم میخواد توی روش بگم ولی حس میکنم بهم میگه به توچه یا همچین چیزی یا تهش میخواد انگار کنه دیگه.اصلا وقتی ازم اقراد میگیره یا سرم غر مقزنه تنها چیزی که به یادم میاد اینه یا حتی وقتی باهم خوبیم.کلا رابطه نزدیکی نداریم اصلا باهم
چیکار باید بکنم خیلی گیجم اینم بگم خیلی سخته من به خیچکس نگفتم توی این یک سال هیچکس حتی دوست فقط خودم بودم و خودم خیل یدلم میخواد به یکی بگم خالی شم ولی نمیتونم