سلام،من تقریبا کل روز خونم،با بچه داری،یه بچه یکساله فضول دارم ک همش در حال راه رفتن و کثیف کردن خونه و جمع کردنشم،،،،پختن غذا،و کارای خونه،سرگرمی خاصی ندارم،یه حس افسردگی گرفتم،روزی یه ساعتم با همسرم میریم با ماشین دور میزنیم یا میریم خونه مامانامون،دوست داشتم یه لذتی ب زندگیم بدم ولی نمیدونم چطور
سعی کن دوست پیدا کنی
بعضی از متاهل ها فکر میکنن روز مرگی های اونا سخته
ولی الان مجردها هم سخت تره
من پسرم
میرم سرکار میام
ظرف میشورم
نهار و شام درست میکنم
بسته بندی تو فریزر
جارو
و خونه رو گردگیری میکنم
تو این روزگار زندگی سخته دوستان
🥱🥱
منم همینم دوتا پسر شیطون دارم که حتی همین الانم رو سر و کول منن صب تا شب درحال بشور بساب و بپز و جمع کنم شاید روزی یه بار بریم بیرون و فروشگاه دو هفته یه بارم میرم از کتابخونه کتاب میگیرم میخونم میخوام کلاس یوگا ثبت نام کنم هوا هم که خنک تر شد میرم پیاده روی
فیلم ببین
کتاب بخون
ورزش برو
ی هنری یاد بگیر
زبان یاد بگیر
جالا به شرایطت یخ شوهر عصبی و بداخلاقه اضافه کن
سرکار خونه ،خونه سرکار
سرکار
کافه
خونه
بلند میشم ی چیزی کوفت میکنم گاهی وقتا صبحا میرم کلاس بعد از ظهرا ام کلاس زبان روزایی ام که بیکارم گوشی خواب غذا
اسی منم عینه توام پسرم از,وقتی راه افتاده روانی کرده منو
من دلخوشیم تو زندگی ب مسجد رفتن و قران خوندن و نماز خوندنه اینا خیلی بهم ارامش میده😍😍😍
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
