داستان از این قراره زندگی ما بشدت عاشقانه بود همه چی عالی بود منم یه زن قانع و کم خرج ک فشار نیاد به همسرم چون قسط داشتیم ماشینمون پراید بود.عید متوجه شدم بدهی میلیاردی داریم چون شوهرم دسته چک گرفته و میخواسته درآمدش و ببره بالا و من اصلا خبر نداشتمو.....
خلاصه شوهرم مجبور شد بره از این شهر یه جا دیگه کار کنه ک بتونی بدهیارو بده چون اینجا بود میوفتاد زندان
یه ماهه یه جا کار میکنه قرار بوده پول بریزه و لی میگه همش خرج شده دعوامون شد گفتم پول یه ماه کار کردنتو خرج خودتو شکمت کردی زور به قسطا نرسید با خودت نگفتی شاید زنم کم پول باشه غیرتت کجا رفته. و اینکه شوهرم یه خیانت چتی هم کرده بهم با یه زنی از شهر خودمون در حد پیام باهم بودن و زندگیمون تقریبا رفته بود رو هوا.
منم یه خورده پسندازی داشتم رفتم موهامو کراتین کردم گفتم باید به خودم برسم دیگه مهم نیس هرچی قانع بودم بسه حالا الان میخوام بهش پیام بدم برام پول بریز وقت مژه دارم بنظرتون چجوری بگم بهش ک بریزه و نگه ندارمو...