دیگه میخام تنها باشم

دقییییقا من تو این حالم

من چون همه نارو زدن رفتن از هر چی جماعته حالم بهم میخوره

خب یه‌پیشنهاد دارم واست 

فکر میکنم سختی زیادی کشیدی مخصوصاااا توی این تازگیا 

الان به استراحت و تنهایی نیاز داری هرچقدر که میخوای تنها باش هرررچقدر که بخوای میتونی بخودت زمان بدی فکر‌کنی سکوت کنی و... اما به کسیم چیزی نگو بزار اگه یزمانی خواستی بتونی با بقیه در ارتباط باشی ما ادما نمیتونیم همیشه تنها باشیم بهرحال گاهی ادم به یه اشنا نیاز داره تا حالو هواش‌ عوض بشه 

بهرحال تو هیچ فشاری روت نیست میتونی تا هروقت که خواستی تنها باشی اما به دیگران اجازه بده که بعدا اگه دوست‌داشتی کنارت باشن

منکه هیشکیو ندارم تو این شهر مادرشوهرمم اجازه نمیده با عمه و عموهای شوهرم یا حتی پسر خاله و دختر خاله هاش که فامیلای خود مادرشوهرمن رفت و آمد کنم

ارهههه کلا بیخیالشون شدم کاش اونجوری بودن تمام خوبیامو نادیده گرفتن هر چی تو زندگیم شکست خوردم تو سرم کوبیدن که خدا رو شکر فلان شدی بهمان شدی 

فقط،پول. و جونت 

میگه با کسی رفت و آمد نکنین باشگا نمیتونم مرتب برم چون بچه ۴ ماهه دارم تو خونه ورزش میکنم، خودش مدام دم دره و خونه همسایه هاش، هر سری بفهمه رفتیم عیادت کسی از فامیلای شوهرم که مریضه دعوا راه میندازه که چون من نمیرم خونه اینا شما هم نرین 

رفت و آمدو که خود شوهرم داره منم باهاش میرم شوهرم میدونه حرفای مادرش منطقی نیست در واقع داره اونو از عمه ها و مادربزرگش که خیلی دوسش دارن جدا میکنه