عزیزززززم چقدر بد. واقعا خیلی سخته. منم اصلا وسواس نبودم ولی الان نمیدونم دچارش شدم یا نه. من اونقدر بیخیال بودم بخدا ولی از وقتی ازدواج کردم، مادرم اونقدر بهم گفت شلخته ای و خونت کثیفه و فلان، الان حس میکنم وسواس گرفتم. هرچقدر کار میکنم مرتب و تمیز میکنم ، بازم عذاب وجدان دارم و فکرمیکنم باید بیشتر کار میکردم. میترسم بخاطر گرد و غبار، اطرافیانم مریض بشن. اونقدر که بهم این جملات رو کفتن، الان خودمم همش توی فکرم به این چیزا فکر میکنم.
نمیدونم این تمیزیه یا وسواس