یکسالو نیمشه هرکی از راه میرسه سلام اینم دنبالش راه میوفته از بچگیم یکم اینور اونور بشه تغذیه اشو اینا سریع بدنش بهم میریزه اسهال استقراغ دیروز خونه مادرشوهرم ۱۰۰ بار تاکید کردم گفتم با خودتون بیرون نبریدش گرمه گرمه گرمه همه از دم کر پسرمم ی چشمش گریه ی چشمش خون که برم باهاشون بردنش انقد تو گرما مونده امروز از صب یعالمه کار داشتم از صب ۱۱ بار دستشویی کرده بردم شستم پوشک کردم تا امدم ب کارام برسه از نو شروع کرده الانم اوردم دارو بدم همرو تف کرد منم حرصم گرفت سرش داد زدم دیگه واقعا واقعا بریدم همش میگم کاش من بمیرم یا منو ببرن جایی شاید مشکل از منه مغزم اصلا کشش نداره بعلاوع اینکه فوق العاده شلوغم هست حرف گوش نکردن اطرافیان کاش بمیرم من اصلا لیاقت مادری نداشتم
بچه همینه دیگه
سخت نگیر بچه با بیرون رفتن شکم روی نمیگیره.
خب مشکل از شما هم هست نبرید که ببینه بقیه دارن جایی میرن
و وقتی دیدی مثلا۷ بار دستشویی کرد هی شستی و پوشک کردی نه دارویی نه چیزی؟؟
خب اجازه ندین بچه رو کسی جایی ببره.
درکت میکنم گاها آدم خسته میشه
امروز میگفتم کاش بزرگ شین برین دنبال زندگی خودتون من راحت شم
این نوع نگاه به یک پسر بچه یک سال و نیم درست نیست ،اون فقط بچست و تربیت درست دست شماست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
