ما یک سال و نیم در رفت و آمد بودیم کلی مسافرت و بیرون رفتیم باهم همیشه هم خونه همدیگه بودیم خیلیم باهم خوب بودیم اما نمیدونم یهو از ما فاصله گرفتن خانوم من طبق عادت تماس گرفتم یبار بعد سفر جواب ندادن پیام دادن که بیمارم عصرش دیدم با همسرش استوری گذاشته بود گذشت تا دو هفته پیش کارشون داشت به طلاق می‌کشید ایشون بمن همش بمن پیام میدادن و درد و دل میکردن زنگ میزدن یعنی هروز روزی دو یا سه بار تا چهارشنبه که همسرشون اصرار کردن بیاین ما رو باهم آشتی بدین منم به همسرم گفتم من هیچکاری نکردم ازم فاصله گرفتن الان چرا اصرار دارن من باشم دیگه گذشت پادرمیانی کردیم و باهم آشتی کردن حالا اون خانم نه بمن پیام میده نه زنگ میزنه نه حتی تشکر هیچی کلیم با شوهرش استوری میزاره قربون صدقه میره واقعا نمیدونم اشتباه کارم کجا بوده؟چیکار کردم؟از دل ساده مم بدجوری ناراحتم و کلی گریه کردم همسرم میگه ولش کن زمان همه چیو درست میکنه از حسادت به تو داره اینک میکنه آخه چ حسادتی اینم بگم مابین صحبتای همسرم و دوستش شوهرم به دوستش کفته بود اما خودشو بی خبر نشون داده بود که من خبر ندارم
آنقدری که تو واسه یه آدم سمی که هیچ رابطه خونی واست نداره حرص میخوری و انرژی میذاری ما واسه کس و کار خودمون نمیذاریم . به یه ورت بگیر بابا ول کننننننن
ول کن بابا محتاج محبت غریبه ها نباش
بشناسشون
نمیدونم چی بگم عزیزم .فقط اینو می‌دونم که تو دعوای هیچ‌احدی نه دخالت بکن نه پا درمیونی.
اوووووووو چه آدم نزدیکی!همسرِ دوستِ شوهرت!مردم دیگه واسه خواهر برادر خودشونم اینقدر پیگیر نیستن!همون بهتر که یه آدم خود درگیر مودی ازت فاصله گرفته!
چه اصراری داری حتما باهاشون معاشرت کنی؟
خب وقتی اینقدر مودین ولشون کنید و قطع رابطه کنید باهاشون
انرژی نذاشتم عزیزم چون شهر غریب بودیم همه چیمون باهم بود عین خواهر بودیم واقعا اصلا نمیدونم چیشد رنگ عوض کرد از این ناراحتم کلا جاریم و خواهرشوهرمم بعد یه مدت اینجوری شدن باهام همش میگم مگه چ رفتاری داشتم
ول کن بابا
خب اونا با هم مشکل دارن تو توقع توجه داری ازشون الآنم ظاهرن خوبن
شما یه رابطه ای داشتید یه کمکی کردید تموم شد و رفت قرار نبوده این رابطه تا همیشه ادامه داشته باشه
شاید شرایطشون جوری شده دبگه نمیخوام رابطه داشته باشن با کسی
خود همسرش ازتون درخواست کرده برید پادرمیونی حالا ناراحتی و گریه نداره
همسرتونم اشتباه میکنه اصلا بخث حسادتی این وسط نیست
من نمیگم ناراحت نشو یا حق نداری ناراحت بشی عزیزم!اتفاقا همین ناراحتی برات تجربه میشه!من میگم بگذر و بهش فکر نکن!ذهن خودتو مشغول چنین آدم خودخواهی نکن و دیگه هم هرگز بهش فرصت دوباره نده!پروندشو ببند و تمام
وقتی حس کردی یکی ازت فاصله گرفته تو دوبرابر ازش دور شو،اصلا نه ازش توضیح بخواه نه پیگیرش شو،اونم وقتی انقدر غریبه محسوب میشه ...لابد میترسه بخاطره شوهرش با زن دیگه ای برن و بیان
