امروز، چند قدم مونده تا روزی که خورشید کمی گرم تر طلوع کرد،
آسمان آبی تر شد
و لبخند خدا روی زمین نقش بست...
دو روز دیگه، دوباره متولد می شم
نه فقط در تقویم، که در دلم، در نگاهم، در تمام لحظه هایی که هنوز در راهند.
پانزدهم مرداد، آغاز من بود…
و امسال،قصد دارم خودم رو طورِ دیگه ای زندگی کنم~
با آرامش، با امید، و با عشقی که سزاوارش هستم
تولدم نزدیک است...🧚♀️
و من در آستانه ی شکوفه دادن دوباره ام🍀🌦