من از کاربرایی هستم که معمولا وقتی با یکی بحثم میشه تاپیکهای قبلیش رو چک میکنم.
دوست دارم بدونم مثلا کاربری که الان داره به من توهین میکنه خودش توی زندگی شخصیش چه احوالاتی داره.
یا مثلا کاربری که میاد و توصیه میکنه درس نخونید و درس به درد نمیخوره آیا خودش دانشگاه رفته و این مسیر رو تجربه کرده یا نه صرفا چون خودش نرفته داره این حرف رو میزنه.
این باعث میشه که بدونم باید بحث رو ادامه بدم یا نه.
اگر ببینم فشار زندگی و مشکلات شخصیش باعث این حجم از ناراحتیش شده گفتگو رو ادامه نمیدم.
اما امروز یک کاربری بر اساس تاپیک آخر من توی یه بحثی که اصلا ربطی به لکنت من نداشت با جملهی
«تو که نمیتونی حرف بزنی اصلا…» تلاش کرد من رو ناراحت کنه.
سالها پیش وقتی تازه کارآموز وکالت شده بودم به وکیل طرف مقابل که گفت ایشون حتی توانایی بیان منظورش رو هم نداره، گفتم مشکل من دست خودم نیست و با این حال انقدر برای حلش تلاش کردم که الان روبروی تو ایستادم و دارم از یک انسان دفاع میکنم، اما بیشعوری تو دست خودت بوده و با این حال هیچوقت برای حلش تلاش نکردی.
در طول زندگی سی سالهام و مسیر طولانی شغلی و تحصیلی از این حرفها زیاد شنیدم.
اما من لکنتم رو نقطه ی عطف زندگیم میدونم.
باهاش چیزهایی رو به دست آوردم که به دست آوردنشون برای کسی که میتونه راحت صحبت کنه آرزوئه.
یادم باشه هیچوقت دیگه اینجا رو برای همفکری انتخاب نکنم.❤️