شاید باور نکنید الان دلم میخاد برم ی صبحانه مفصل بخورم مخصوصا نیمرو با نون محلی ولی نمیتونم نمیدونم درک میکنید یا نه نوزاد دارم اینقدر درگیرشم تا صبح وقتیم خابه حوصله ندارم پاشم از این حس متنفرم موهامم شونه نکردم دو روزه نمیگم بیکار نمیشم چرا ی ساعتایی بیکارم ولی حوصله ندارم ب خودم برسم یا حتی غذا بخورم فقط دلم میخاد رو تخت دراز بکشم
فکر کنم همه مادرها تجربه این روزها و این شرایط رو دارند
ولی از نظر غذایی به خودت برس خیلی تاثیر داره
دیگه نوزاد همینه ... از روزیکه بچه دار شدی این مسائل شروع شد و عادیه ... فقط باید برنامه ریزی خوبی داشته باشی و دچار روزمرگی و ناامیدی نشی که به خودت بستگی داره
از روانپزشک و روانشناس کمک بگیر
منم این روزهای بد رو داشتم به خودم قول دادم دیگه هوس بچه نکنم خوشبختانه دخترم 15 سالشه و رو قولم موندم
ميفهممت
منم يه روز همين تايپيكو زدم
٩-١٠ ماه پيش
اما همون روز به خودم اومدم
اول يه دوش گرفتم بعد موهامو سشوار كردم
همزمان يه لقمه صبحونه هم خوردم
اون روز كمكي گرفتم خونمو يه گرد گيري كرد
نهارم يه چيز سر دستي
از فرداش اول بيدار شدني موهامو شونه ميزدم
حالم خوب ميشد
درکت میکنم. این روزا میگذره. گاهی بهش غلبه کن و از جا بکن برو دوش چند دقیقه ای بگیر . کسی توقع ارایش و رسیدگی آنچنانی ازت نداره. ولی برا روحیه خودت یه سری کارای کوچک کن برا خودت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
