2777
2789

سوار دوچرخه دخترخاله اش بود یعنی دخترخاله اش میروند اون جلوش بود منو دید دخترخاله اش رد شد ولی اون بعد چند ثانیه به دخترخاله اش گفت دوچرخه رو نگه داشت صدا زد گفت چرا میری خلاصه اومد حرف زدیم ولی نگفت بیا بریم پارک . همیشه میگفت شاید چون فقط امروز دوچرخه نداشتمو پیاده بودم مثلا حس کرد خسته میشم نمیدونم چون همیشه سه تایی میرفتیم. من خودم رفتم بعد تو پارک رفتارش خوب بود بد نبود ولی یهو دیدم تو یه گروه همکلاسیمون رو اورده منو نیاورده گفت خواستم بیارمت ولی دیدم تو روبیکا نداری دیگه حوصله هم نداشتم بگم نصب کنی و حالا... خلاصه نمیدونم چرا حس بدی گرفتم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792