عصبی شدم پامو زدم تو آهن دست خودم نبود بقران از درد دارم میمیرم راه میرم حس میکنم گف پام داغه از درد میخا بیهوش شم چیکار کنم خوب شما تو رو خداا روی پام
فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️ پسرم با تو، تو این جاده ها بدون امیدم میتونم زندگی کنم🫂