خواهرم چنسال ازم بزرگتره ولی هنوز قصد ازدواج نداره
بهتره بگم دلش با کسی اع
مامانم قبلن برا ابجیم چهاردست پتو گرفت و یه دونفره
دو مدل قابلمه، سرویس قاشق چنگال، چندست حوله، سرویس چینی، روفرشی، از اینجور چیزا
حالا اگ خدا بخاد شاید من زودتر از ابجیم ازدواج کنم
مامانم رفته برام یه پنکه و اتو ماهیتابه دستمال از اینجور چیزای خورده ریز خریده خوب
حالا میگه اون وسیله هایی ک برا ابجیت گرفتم اگ تو زودتر ازدواج کردی برا تو تو ببرش ، میگم مگ برا ابجی نگرفتی میگه من گفتم هرکودوم زودتر ازدواج کرد برا اون ولی خوب بیشتر ب نیت ابجیم گرفته
ب ابجیمم هنوز نگفتم میترسم ناراحت بشه چشمم دنبال اونا باشه عذاب وجدان دارم چ کنم