الان بعد چندماه هنوزم باورم نمیشه من الان ی مامانم
همش فک میکنم مامانم اونو به دنیا آورده وگاهی بهش میگم نفس آجی😄یا میگم آجی قربونت بره گریه نکن
با اون دوران بارداری عجیب و غریب،و حالام بعد چند ماه،حدود یک ساله خواب ندارم،مامان میگه یک سالش بشه خوابش بهتر میشه ولی خب بگذره این ی سال و من دلم برا این روزا تنگ میشه
خیلی خسته ام
پاهام گز گز میکنه
چشام انگار نمک پاشیدن
مهره پشتو گردنمم درد میکنه
هنوزم گاهی پای چپم بخاطر بی حسی،بی حس میشه
موهام به شدت میریزه
نوسان روحیم اذیتم میکنه
گاهی از شوهرم بدم میاد
بدنم ترک داره
اضافه وزن پیدا کردم
معده درد شدید دارم
کارمو از دست دادم و خونه نشین شدم
ولی با این حال خدایا شکرت♥️
ازت خواهش میکنم کمکم کن از پس این روزا بربیام و بچمو خوب نگهداری کنم♥️
خدایا پناهم باش تو این روزای تنهایی و بی پناهی♥️