سلام
من تاپیک زدم اما پاک شد
خیلی استرسی شدم بگید چیکار کنم
این نامزدش نبوده دوس..ت پ..ر دختر عمم بوده
منو دوتا از دختر عمه هام بودیم خونه عمم اینا داشتیم حاضرمیشدیم بریم مسافرت با دختر عمه هام ک این دو..ت پ..رش میاد دنبالش بره منو دختر عمه بزرگمم با نامزدش بریم دنبال اونا
بعد عممینا نبودن پسر عمم هم گفته بود تا دوروز نمیام
وقتی دو..ت پ..ر دختر عمه کوچیکم میرسه تو کوچه میگه بیا بریم بعد دختر عمم حاضر نبوده اون یکی دختر عمم میگه تو کوچه زشته بیا داخل تا حاضرشه برید
اومد
همینکه اومد نشسته بودیم۵ دقیقه بعد پسر عمم صدا ماشینش میاد کلید میندازه میاد داخل کفشو میبینه میگه اینا مال کیههه؟؟؟؟
ما حموم قایمش کردیم بعد مث دیونه ها میوفته تو خونه دنبال یارو فهمید کسی خونس رفت طبقه بالا بعد اومد پایین من از ترسم اومدم برم داخل حیاط منم هول میده میندازه تو خونه درارو قفل میکنه کلیدو برمیداره
اومد در حمومو وا کرد من داشتم مث بید میلرزیدم گفت بیا بیرون
اون از اونور درو قفل کرده بود زد شیشه هارو شکست داد میزد دختر عمه بزرگمم این وسط گرفته بودتش چون به قصد کشت میخواست بزنه
مشتو لگدارو دختر عمم خورد تازه ام عمل کرده بود من کاری از دستم بر نمیومد فقط جیغ میزدم
چون چاقو دستش بود گفتم برم وسط یکیمون میخوره با پشت چاقو میزد ب سینه دختر عمم
پسر عمم دستشو با شیشه پاره کرده بود بزور اورنش یهو دیدیم حالت تشنج شد من زنگ زدم اورژانس
مال حدود دوهفته پیشه این قضیه بخدا دروغ نمیگم
اومد اورژانس قبلش پسرعمم قرصخورده بود توهم زا بود میگفت دستمو اره بریده میسوزه بعد فهمیدیم ترامادول اینا بوده با یکی دوتا قرص دیگه
بردنش بیمارستان ما با بدبختی همینکه پسررو زنده فرستادیم رفت خودش کلی بود این وسط دلم برا دختر عمم سوخت کلی گریه کردم بحالش کبود شده بود بازوهاش
من استرسی بودم از اونموقه بدتر شدم
فقط من موندم چطور ۵ دقیقه بعد پسر عمم رسید مگه میشه مگه داریم؟؟؟ یعنی مارو ممکنه بپاعه ببینه چیکار میکنیم؟
منم بهم گفت توام اگر نمیخوای داداشتو بابات بفهمن اسنپ بگیر برو
ب من چه خب وا
من درمورد همه چی مادرمو در جریان میزارم اینم گفتم