یپدر دختره رو دیدم داشتن والیبال بازی میکردن
شاداب .پرانرژی .
دختره شادو باغرور ک داره با باباش خووشگلبازیمیکنه .
یاد قدیمایخودم افتادم. ،😭 ک دقیقا همینجوری با غرور باعشق بازی میکردیم با پدرم کیییفمیکردیم . ایکاش میشد برگشت به گذشته. بابا پیر نمیشد کمر درد پادردی نبود. 😭😭 دلامون شاد بود مثل قبل. احساس میکنم خیلیخستم