2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

182 بازدید | 20 پست

سلام خانما خوبید به دلایلی تو تاپیک قبلم‌توضیح دادم به خونواده شوهرم زنگ نمیزنم حالا ما یه شهر دیگه ایم اونا یه شهر دیگه قرار بود بیان شهر ما شوهرم صبح زنگ زده بود میاین گفته بودن نه دوباره یه برادرشوهر مجردم دارم اینجا خونه داره نزدیگ ما به اون گفتن میایم دیگه شوهر منم اورد خونمونو سمپاشی کردن بخاطر سوسک ...به نظرتون مادرشوهرم از قصد نخواسته بیاد خونه ما؟ بعدشم میدونم بیادم اینجا میخواد بهم تیکه بندازه منم میخوام جوابشو بدم و کارو بکشونم به دعوا با شوهرم و بگم بهشون که بگن خونوادم بیاد دنبالم چون واقعا کاسه صبرم لبریز شده با خودشون میجنگن عقده ای ها هرسری زنگ میزدم درست جوابمو نمیدادن منم دیگه زنگ نزدم حالا کونشون میسوزه به نظرتون بهترین راه و رفتار چیه؟

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

نفهمیدم چی شد، خب نیان بهتر، چرا ناراحتی؟

اخه شوهرم میگه تو بهشون زنگ‌نمیزنی اونام ازت زده میشن و از چشم میوفتی منم گفتم بهتر نمیخوام تو چشم اونجور ادمی باشم حالا مامان و باباش بیان خونه برادرش و نیان خونه ما از چشم من میبینه و روزگارمو سیاه میکنه هی میخواد بگه تو کردی منم از اونجایی که مادرشوهرمو میشناسم بیاد اینجا میخواد چرت و پرت بگه از حرصش منم میخوام قید همه چیو بزنم و با شوهرم دعوا بگیرم و در اخرم بگم زنگ بزنه خونوادم تا بیان دنبالم بلکه اینجور خودشونو جمع کنن

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

اخه شوهرم میگه تو بهشون زنگ‌نمیزنی اونام ازت زده میشن و از چشم میوفتی منم گفتم بهتر نمیخوام تو چشم ا ...

وقتی اومدن خونه برادرشوهرت یه زنگ بزن بهشون بگو شنیدم اومدین فلان 

یه تعارف بکن میان چندساعتی هستن و میرن دیگه..منم زنگ نمیزنم به مادرشوهرم اونم زنگ نمیزنه عین شما رابطمون سرده

اخه شوهرم میگه تو بهشون زنگ‌نمیزنی اونام ازت زده میشن و از چشم میوفتی منم گفتم بهتر نمیخوام تو چشم ا ...

حالا بزار برن خونه برادر شوهر. فردا خیلی رسمی زنگ بزن بگو برا شام اگر دوست دارین تشریف بیارید 

ولی رسمی باش یجوری که شام خوردن پاشن بزن

وقتی اومدن خونه برادرشوهرت یه زنگ بزن بهشون بگو شنیدم اومدین فلان یه تعارف بکن میان چندساعتی هستن و ...

خونمونو سم‌زدیم نمیشه رفت خودمم‌اومدم خونه برادرشوهرم‌موندم منظورم‌این بود صبح‌بهش گفتیم بیا گفت ما نمیایم دلش نبود به خونه ما ماهم دیدیم نمیاد سمکار اوردیم حالا زنگ زده برادرشوهرم میایم خونه تو

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

به نظر میاد شما کلا دنبال بهانه هستی برای دعوا کردن و اومدن خانواده تون!!!پس دیگه فرقی نمی کنه که ب ...

هیچکی تو زندگیش دنبال بهونه نیست دوست عزیز حتما یه مشکلی اذیتش میکنه که به رفتن خونه مادرش فکر میکنه بچم سه ماهشه خودمم تک بچم پدرم ندارم مادزم مونده شهر غریب شوهرمم نمیزاره بیاد خونم بچمو ببینه از اونوزم خونوادش رو اعصابن

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

وقتی اومدن خونه برادرشوهرت یه زنگ بزن بهشون بگو شنیدم اومدین فلان یه تعارف بکن میان چندساعتی هستن و ...

اخه‌زنگم‌نمیزنی قرار نیست باهات بجنگن خب تو مثل ادم زنگ بزن تا منم‌زنگ بزنم‌اون‌محل نمیده انتظار داره من‌محلش بدم من که صدسال سیاه انقدر ازش بدم میاد ولی با من میجنگن متاسفانه باهاشونم کاری ندارم شوهزمو پر میکنن یا نمیان خونم و اینجور

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

حالا به نظر شما راه حل این مشکل دعواست؟!!!

اخه بریدم من مجردهم بودم خونه پدرم زندگی خوبی نداشتم‌متاسفانه تو انتخاب شوهرم دقت نکردم و گیر ادمهای زبان نفهمی افتادم بزرگترین اشتباهم بچه دارشدنم بود و الان داخل گل گیر کردم

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز