2777
2789

مادرشوهرم نزدیک دوهفتس اومده خونمون با برادرشوهرم کلا بخور و بخوابه حتی یه استکان از جلو خودش جمع نمیکنه اینجا از بس گرمه زیاد نمیشه بیرونشون برد ولی همه جاهای دیدنی رو هفته اول بردمشون اگه تو خونه هم باشن مدام رو مخ من راه میره و دخالت میکنه برادرشوهرمم ۱۳سالشه انگار نه انگار خونه آپارتمانیه مثل اسب میدوعه و توپ بازی میکنه شوهرمم هرچی میگه هیچ فایده ای نداره من واقعا خسته شدم از این رفتارا از طرفی اصلا انگار قصد رفتن ندارن هی میگن برای فلان روز بلیط بگیرم باز اون روز نمیگیره میگه یه روز دیگه ارزونتره منم هزینه بلیطشون رو ندارم ک خودم بخام بگیرم واقعا دیگه کم آوردم کنترل همه چی از دستم در رفته توقع داره هر روز ببرمشون بیرون و گشت و گذار ..چقدر بده یه نفر حد و حدود خودشو ندونه حتی اگه مادر خودمم بود همینو میگفتم 

نمیدونم چیکار کنم فقط برن

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خداروشکر جن.گ تموم شد همش زنگ میزدن که اینجا محله ما سر و صدا میاد همش میگفتم پانشن اوار شن خونه من شوهرمم که از خدا خواسته 

💚 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) 💚

وااای ۲ هفتههه؟ چه تحملی داری تو من‌یه شب میان ذله میشم

منم وقتی فهمیدم میخان بیان فقط خداخدا میکردم ک پاشون اینجا نرسه چون خیلی ازشون متنفرم خیلی بهم ظلم کردن ولی از بس ساده ام باز خم به ابرو نیاوردم و مهمون داری کردم الان به خودش تکون ک نمیده هیچ اصلا فکر رفتن و خونه زندگی خودش نیست

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

خداروشکر جن.گ تموم شد همش زنگ میزدن که اینجا محله ما سر و صدا میاد همش میگفتم پانشن اوار شن خونه من ...

یعنی حالم داره ازشون بهم میخوره عین بچه های کوچیک فقط میگه امروز اینو بپز شب اونو بپز امروز کجا بریم 

بهداشت و تمیزی هم ک براشون ناشناختس همه جا رو به گند میکشن

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

یعنی حالم داره ازشون بهم میخوره عین بچه های کوچیک فقط میگه امروز اینو بپز شب اونو بپز امروز کجا بریم ...

از این به بعد نون و ماست و نون پنیر و نیمرو بیار اشتباه کردی از وعده دوم دیگه نباید غذا میپختی

💚 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) 💚

از بس بهش خوش میگذره نمیره . غذای مورد علاقه و خوب می پزی و کارها را هم تنهایی انجام میدی و گشت و تفریح هم می بری و با روی گشاده مهمان داری می کنی . واقعا کجا بره بهتر از خونه تو ؟ امید نداشته باش به این زودی پاشه بره خونشون 

اگر نمی تونی کم محلی کنی حداقل یکم نمک بریز تو کفشهاشون شاید اثر کرد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز