منو پارتنرم نزدیک پنج ماهه باهمیم و قبل پنج ماه باهم دوست بودیم و سعی داشتیم به مدت دوماه همو بشناسیم یعنی کلا هفت ماه همو میشناسم من اون روزا اول به اشتباه خیلی بزرگ کردم بهش دروغ گفتم راجب سنم خانواده ام راجب همچین نمی‌دونم چرا این کارو کردم و واقعا پشیمونم سعی کردم بگم ولی نگرانم که نکنه رابطه خراب شه چون مهدی دوست پسرم خیلی وابسته هست منم خوب دوسش دارم دلم نمیخاد فکر کنه من دروغگو ام نمیدوم چرا دروغ گفتم شایدم اون لحظه واقعا شیطون گوام زد مثل بچه ها 😂 ولی واقعا نمی‌دونم چی کار کنم
بااین حرکت ممکنه حس ناامنی ازت بگیره
زودتر بهش بگو
نباید دروغ میگفتی
منم اینکارو کردم اونم اسمش مهدی بود 😂 احتمالا ۴۰۵ نداره؟
خوب نذار دروغت ادامه دار بشه
چند کفتی سنتو مگه ؟؟؟ راجب خانوادت چی گفتی بگو بگم چیکار کن
لااقل همون روزای اول باید لو میدادی
خدا خفت نکنه😂 یاد خودم افتادم زمان جاهلیت دوست میشدم با کسی چ دروغایی ک نمیگفتم البته من محافظه کارم میگفتم شناسایی نشم 🤣 بعدم چس کلاسم میزاشتم ....وااااای😂😂😂 ولش بابا اوسگولش کن مگه واحبه همه چیو راجبت بدونه خواستگارت ک نیست راست همه چیو بگی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز