تا حالا تو زندگیم سر یه برنامه انقد حرص نخوردم حالم از همه شون به جز نگار و الهه بهم می خوره مخصوصا ماهرخ سودا و پژمان پ مهرداد 😡😠😤😤😤😤😤 یعنی آنقدر مضخرف شدن که دیگه نمی تونم ببینمشون
پروفایل کپی نشه پلیز ❌❌❌❌ خودمم . من فاطمم از یه خونه ی دنج ک تموم دنیامه 🌎🌝 یه دونه 😁 شوهر دارم که پسرخالمه 👫 نزدیک یه ساله رسمی هم شدیم و ازدواج کردیم ازاون عشقای فامیلی 😁😁😁❤❤❤ توی ده باصفا کنار تموم فامیلام زندگی میکنم ( شاید فکر کنی رضایت دارم ولب نه چالش دارم 💔🤣)،سعی میکنم ادم خوبی باشم مگه چندسال قراره تو این دنیا باشیم 😘😘😘😘 من درونگرام از جمع اجتماع فراریم عاشق تنهایی خونه البته طبیعت عشقههههه😙 یه نیمچه اشپزم و عاشق غذا تو تاپیکا اشپزی تگم کنین مرسی عشقای من بوس به لپای تپلی تون 😌💋 همین دیگه 😅 بایییییی 👋 دارم گواهینامه میگیرم اگه تجربه ای از ازمون توشهری داری بگو بهم مرسی جیگر ❤🎀🫀 راستی قنادم سوال داری بپرس
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نگار واقها شخصیت با اعتناد ب نفسی داره حاضر نیس یک لحظه کمار اون دکتر دروغگو فیک بشینه اونوقت اون ماهرخ اوشگول بیست چاری بهش سرویس میده بقول بهار پیشخدمته. نگار از دو تا پارتنرش فرشاد و میلاد جدا شد چون دوتاشون بیخار و بیطرف بودن یک بار پشت پارترشون درنمیمودن