عزیزان من با خانواده همسرم تقریبیبا قطع رابطه ایم
فقط با پدرشوهر مادرشوهرم و جاریم سالی یبار همو میبینیم
خاهرشوهرمو۴ ساله ندیدم و بچم هم عمش را ندیده
خیلی هم بهونش را میگیره اما اونا حتی شعور ندارن بچه را قاطی دعوا نکنن
از بی ادبی و بی فرهنگیشون ک هرچی بگم کمه…
بعد یه جاری دارم ک خوب از پسشون برمیاد
هم نترسه هم بشدت با سیاست
از اونمیترسن و باهاش خوبن
خلاصه…
جریان اینه که همسر من که بسیار ادم خوبیه و متاسفانه ساکت و حرف نزن ( مثثل خودم)کلاس بسکتبال برگزار میکنه پسرمم باهاش میره
جاریم برداشته پسرشو اورده پیش شوهرم که پسرم میخاد پیش عموش باشه!!!
حالا هرروز پسرش میاد که اره ما دیشب خونه مامان جون( مادرشوهرم) بودیم
عمه هم بود
عمه برام کادو خریده
عمه منوبرد پارک
( از اینجا باید متوجه بشید که پسرشم چجور ادمیه هی دل بچه منو میسوزونه!!)
حالا منم بشدت حرص میخورم
به شوهرم میگم
میگه چکار کنم؟ زشته بگم نیاد
واقعا ناراحتم
شما بودین چکار میکردین؟!
از اول تابستونم اومده شهریه هم نداده!!!