کاش مادرم خانه دار بود ،همه کارای خونه الان گردن منه
یه خواهر کوچیکم دارم بلید حواسم به اونم باشه
بعد ظهر که از سرکار برمیگرده غر میزنه
خدا نکنه یه مشکل کوچیک به وجود بیاد ،انقدر غر میزنه که به جنون میرسونه منو،اونم چه غُر زدنی زمین و زمانو به فحش میبنده
الانم ماشین لباسشویی روشن نمیشه فکر کنم سوخته ،دارم میمیرم از استرس
من چطوری اینا رو تحمل کنم واقعا⁉️⁉️