2777
2789
عنوان

دعوای منو شوهرم

91 بازدید | 12 پست

جامو ت اتاق دیگ انداختم خستم ازش 

پنج ساله ازدواج کردم هنوزم ک هنوز منو بلد نشده 

من زن بدی نیستم فقط یاد گرفتم کار های دیگرون رو تکرار کنم واسه خودشون شبیه آینه باشم 

از وقتی عروس این خانواده شدم ی بار ندیدم برادر شوهرم با من درست حسابی حرف بزنه باهام بگه بخنده جاریم میکشتش برادر شوهرمو اگ ب من حتی نگا کنه 

ولی همیشه شوهر من باهاش ی دوست اجتماعی بوده بگو مگو شوخی همه چی تموم 

دیدم این نمیزاره شوهرهرش با من راحت باش منم گفتم ک ی بارم ببینم باهاش حرف میزنی چ برسه شوخی کنی بخندی میکشمت چند باری سه تایی رفتن بازار ب منم نگفتن بعدا فهمیدم ناراحت شدم 

امروز اومده میگ برادرم زنگ ک میخواد بره دندون پزشکی زنشو میبره  منم چند روز  دندونم درد میکنه میکنه عصاب کشی میخواد گفتم واس منم وقت بگیر باهم بریم 

از حرصم سوختممممم گفتم مگ خودت پا نداری نمیتونی خودت تنهایی بری و خیلی حرفا .. گف من بلد نیستم اونا میشناسن دکترو باید با اونا برم (این خرفش برام اصلا منطقی نبودددد)

دادو بیداد کرد ک پشیمونم تورو گرفتم خستم ازت انشالله بمونی زیر ماشین خستم کردی 

منم گفتم راضی نیستم باهاشون بری اگ بری میسپرمت دست خدا ببینم کی زیر ماشین له میشه

دلم خیلی شکسته 

بهم لااقل بگین من زیاده روی میکنم یا حق دارم؟؟



بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

نمیدونم والا منم همیشه با برادرشوهرام خیلی راحتم شوهرم ک سرکاره اون همش منو میبره این ور اون ور یا ح ...

چ بدونم منم ی جاری ساده بودم این چیزارو نمیدونستم دیدم جاری بزرگم این رفتارارو کرد منم یاد گرفتم 

خب شوهرت خیلی وابسته به زندگی برادرشع و یجورایی معتادشون هست چون اونجا حس خوب میگیره و اینکه تورو اج ...

غلط میکنه وابستس 

وابسته ب زنشو بچش باشه 

خیلی دعوا کردم ک دوس ندارم با اونا بری با من حتی مشورتم نکرده ب اونا گفته فردا منو هم ببرین خاک تو سرش کنم  قلبم دارهمیترکه

جاریت چطور زنیه

تو تاپیک های قبلیم نوشتم ک خیانتظو کرفتن دو سال شوهرم باهاش حرف نمیزنه حتی سلام علیک هم ندارن 

من ببشتر برای این ناراحتم ک ب حرف من گوش نمیده میگ من ادم درستیم تو هرچی بگی حرف مفته برام 

چند ساله باهمیم هرچه قدر گفتم دوس ندارم بعضی کارهاتو بیشتر این کارش ک من نیستم س تایی باز میخوان برن حایی بازم بهشون قول داده. فردا میاد 

منم هنوز نخوابیدم ک چرا باید شوهرم میدونه ک من ناراحتم دوس ندارم بره ولی منو له میکنه ارزش نمیزاره مگ خودش پا نداره بعدا بره توف تو زندگی 

کی باکی حرف نمیزنه کی خیانت کرد؟

جاریم خیانت کرده 

مچشو گرفتن اونم با چند نفر ی نفرم نبود 

ولی برادر شوهرم بخشیدش 

از اون روز شوهرم باهاش حرف نمیزنه حتی سلامم نمیده 

چند روز دندونش درد میکنه داداشش زنگ ک زنمو میبرم دندان پزشک میای تو هم بیا شوعرم گفته اره وقت بگیر بیام 

منم ناراضیم با اونا بره 

مگ خودش پا نداره ماشین نداره همه جارو هم خوب بلده مرتیک آشغال خستم کرده ازش متنفرم 

تا این ساعت خوابم نمیبره پیرم کرده 😔😔😔

جاریم خیانت کرده مچشو گرفتن اونم با چند نفر ی نفرم نبود ولی برادر شوهرم بخشیدش از اون روز شوهرم باها ...

زیادی حساس نباش..برادر شوهرتم هست تنها ک نیستن..یا اصن خودتم برو باهاشون

آرام باش عزیزم،هیچ چیز ارزش اینهمه دلهره را ندارد،ما رفته ایم،و الان سال ۱۴۹۷ است...)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز