دست مریزاد به نرگس آبیار
رمان سو و شون بانو سیمین دانشور رو همسرم زمانی که اومدن خواستگاری و دوران آشنایی مون بود با دست خطی اول کتاب با عنوان غرورت رو کمی کنار بذار تا عشق من رو ببینی .....بهم هدیه دادن وقتی رمان رو خوندم با اینکه قبل و بعدش رمانهای زیادی از جمله رمانهای ادبی برگزیده جهان توی هر ژانری رو خونده بودم ولی به نظرم زیباترین و عمیق ترین رمان جهان بود عشق زری و یوسف تورو غرق میکنه اونقدر قشنگه که وقتی جنازه یوسف رو برای زری میارن و زری دست های سرد یوسف رو گرفت گفت بی خداحافظی ...تنهایی ... انگار همه غم های دنیا رو باهم قورت دادی باور نمیکنی که جنازه یوسف توی حیاط و زری مثل مجنون ها روی تخت خوابیده ... دوباره با شروع فیلم سو وشون نرگس آبیار رمان رو خوندم دوباره همون عشق ناب زری و یوسف دوباره همون صحنه های تنهایی زری بعد یوسف به خصوص که الان فیلم سو و شون داره پخش میشه و شخصیت ها بازسازی شدن وقتی لحظه به لحظه رمان رو میخونی ناخود آگاه شخصیت ها با لهجه شیرین و بانمک شیرازی جلوی چشمت رژه میرن 😍و انگار دارن برات زنده بازی میکنن ....فقط صد حیف که به جای شخصیت خواهر یوسف فاطمه خانم گوهر خیر اندیش رو نذاشتن که شیرازی حرف بزنه دلت غنچ بره 😁بهتون توصیه میکنم هم رمان رو بخوانید و هم فیلمش رو ببینید تا عشق این داستان قلبتون رو زنده کنه و غرور و مردانگی یه مرد اصیل ایرانی رو در وجود یوسف و عشق و وفاداری و صبوری رو در وجود زری ببینید
