2777
2789

بچه ها شوهرم نکه بگم نداره وضعش عالی نیست اما خوبه فعلا تو فکر اینه ی واحد دیده بگیره خیلی مشغوله اینروزا اما این نیست که بگم کم داره پول یا نیاز ب قرض داره ۲ سوم از اون پول هم طلاهایی هست که برامن گرفته حالا ما ۵ ماه قبل ی شمال رفتیم بعد اون موقع جنگ ی مدت رفتیم روستا حالا همش خونه بودیم بچمم کوچیکه امشب میگم بریم بیرون برگشته میگه چته هوایی شدی کیودیدی   تو گشت و گذار هوس کردی منم گفتم تو ب بقیه چه اگه میخای نثل بقیه باشی کم فکر جمع کردن باش من جمع میکنم غروب برگشتی بریم بیرون گفت بشین تا بری!!!!!!!دارم دق میکنم هستید بگم بقیش

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

خداشاهده ۵ ساله عروسی کردیم ن که از خودم بگزرم  اما زیادی براش دل سوزوندم تا الآن دستش ب دهنش برسه اما خوب امروز اینطور کرد بعد صبح گوشت و مرغ و بوقلمون گرفت برق رفت نشستم میخاست بره بیرون گفتم فلفل دلمه بگیر بوقلمون بپزم میگه نترس غروب یچیزی میارم گشنه نمونی آخرم رفت خرید فلفل دلمه اما لحنش عین آدم نیست منم بی محل کردم گفتم حرف زدن باتو نفهم اشتباه 

دیگه محلش ندادم ابن همش سر ابنه دیشب از خونه بابام اومدیم من خسته بودم بردم بچه رو خوابوندم خابم گرفت صبح برگشته میگه گمونم کوه میکنی همچین شب خابت برد من تا صبح بیداربودم گفتم خدا یعنی خاب جرمه

خداشاهده ۵ ساله عروسی کردیم ن که از خودم بگزرم اما زیادی براش دل سوزوندم تا الآن دستش ب دهنش برسه ا ...

اسی خیلی صبوری من بودم جور دیگه باهاش رفتار میکردم

اگه چیزی نمیگم ب خاطر اینه تعلیق نشم 

خداشاهده ۵ ساله عروسی کردیم ن که از خودم بگزرم اما زیادی براش دل سوزوندم تا الآن دستش ب دهنش برسه ا ...

عزیزم🥹

درس را برای فهمیدن دوست داشتم اما وقتی می‌دیدم میان این مدرسه‌ها، فهمیدن که نه، حفظ کردن مهم است، درس هم محبوبیتش را از دست داد و بزرگ‌ترین مقصرش همان معلم‌ها و نظام آموزشی ای بودند که آمدند و در گوشمان نوار پرکردند. نمی گفتند شعرهای نظامی را بخوانید و با لیلی و مجنون زیبایی عشق را بفهمید، می‌گفتند قافیه وردیف را پیدا کنید!به ما یاد ندادند آرایه‌ی عشق خسرو و شیرین راببینیم، فقط گفتند زیر آرایه‌ها خط بکشید!کتاب درسی به من یاد می‌داد انتگرال را، اما هیچوقت به من لا به‌لای آن هزاران صفحه درس،درس دوست داشتن و زندگی نداد، میان حجم عظیمآن کتاب‌ها نگفتند برای آرزوهایتان بجنگید...نگفتند چگونه با مشکلات روز مره‌مان دست وپنجه نرم کنیم و زخمی نشویم…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز