اخه من چرا باید ذهنم قفل باشه برم با عموی کسی که دوسش داشتم در مورد اون باهاش صحبت کنم؟؟؟
واقعا چرا انقد احمق بودم؟؟؟
توروخدا بیاید سرزنشم کنید😭😭😭💔💔
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اونقد عاشق طرف بودم این چیزا برام مهم نبود،حالا که منطقم غلبه کرده داره یادم میاد چقدر احمق بودم
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
ای ایران ای مرز پر گهر ای خاکت سر چشمه هنر،🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷وقتی تو یه تاپیک باهات دعوا کردم تاپیک بعدی دیدی چقدر خوب و شوخ دارم باهات برخورد میکنم بدان و آگاه باش من اسم کاربری ها یادم نمیمونه،مرگ بر امریکا،مرگ بر اسراییل،زنده باد پاینده باد رهبر عزیزم سید علی خامنه ای🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
میشه دقیقتر توضیح بدی:))شاید قابل سرزنش نباشه حرکتت اصلا
•دستانت را به خدا بسپار🌝دوست خـوبم؟میشه یه صلوات مهمونم کنید?#روح و تنت سلامت🤲🏻💫🌱💗 +سیگنال مثبت✨+(کاربر خاموش از سال۱۳۹۹:) #📚💕 ✨🧠من دارم روی کستباکس به معجزه شکرگزاری اثری از راندا برن♡ گوش میکنم. شما هم گوشش کنید. https://castbox.fm/va/5297744🕊»خدایا شکرت«🤍
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
میشه دقیقتر توضیح بدی:))شاید قابل سرزنش نباشه حرکتت اصلا
ببین اونقدر عاشقش بودم و بی خبر ازش رفتم به عموش گفتم عاشقشم و در موردش حرف زدم باهاش
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...