بخدا دارم دق میکنم
من تا حالا از پسری خوشم نیومده بود از وقتی خودمو میشناسم تمام فکروذکرم این پسره این چهار پنج ماهه اخر ک دیگه بخدا خل شدم بخاطرش یکی دو تا موقعیت ازدواج خوبو بخاطرش از دست دادم
دوسال پشت کنکور بودم بخدا فقط انگیزم این بود ی رشته خوب قبول شم ک ب این پسره بیام هر روز صب ۷ بیدار میدشم ک میره سر کار ببینمش پشت پنجره
الان فهمیدم رفته خاستگاری میخاد عقد کنه😭😭😭
خدایا واقعا اینهمه من صدات کردم چرا نشنیدی اخه
داداش کوچیکش ۲۵ سالشه باباش اومده منو خاستگاری کرده برا اون گفته پسر بزرگمم بعد صفر عقد میکنه اگر خدا قسمت کنه و کار شما هم راه بیفته و قبول کنید با هم براشون عروسی میگیرم
من دیگه واقعا اون ادم سابق نمیشم بخدا دارم سکته میکنم
اینقدر حالم بده ک همه خونوادم فهمیدن مامانم هی میگه چته😭😭😭