جواب آزمایش سرطان تو مثبت شد و ما خونه خراب شدیم...
یادمه تلفنی ک خبر بهم رسید ک تو وحشی ترین و بدترین نوع سرطان خون رو داری مدام گربه میکردم و میگفتم یاضامن آهو، ضامن عروس ما هم باش بخاطر بچه هاش...اما نشد ک بشه... الان ک می نویسم همه اون روزهای تلخ دوباره جلو چشام زنده میشن و من باور نمیکنم ک ماهاست ک نداریمت... ماهاست ک دخترای کوچیک تو نتونستن مامان صدا بزننت و ... دخترکوچولوت میگه عمه دلم برای مامانم تنگ شده داره صورتش یادم میره و اون لحظه درحالیکه بغض داره خفم میکنه میگم عزیزدلم منم دلم براش تنگ شده ... خدایا تو پناه این بچه ها باش ...
روحت همه مادرای آسمونی شاد.