خودم چند وقته اینجوریم شاید بخاطر کات کردنم باشه نمیخوام هیشکی رو هم جایگزینش کنم
مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ، زان روز حَذَر کن که ورق برگردد... لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود!
مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ، زان روز حَذَر کن که ورق برگردد... لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود!
آره جای پول خالیهجای حمایت خانواده خالیهجای یه پشتوانه خالیهجای آرزوهام خالیهجای هدف هام خالیهجای زن ...
هعییی درکت میکنم 💔
مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ، زان روز حَذَر کن که ورق برگردد... لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود!
مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ، زان روز حَذَر کن که ورق برگردد... لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود!
والا تقریبااصلا طرف هیچی نفهمید یکطرفه بودولی اون جای خالی که احساس میکنم این نیست
اهوم
سخته
مغرور مشو به خود که خواندی وَرَقی ، زان روز حَذَر کن که ورق برگردد... لطف بی حد تو یا رب، همه جا پیدا بود! کار این عبد خطاکار ولی حاشا بود... تو جفا دیدی و هربار به من خندیدی! من جفا کردم و هربار غمم دنیا بود! به زمین انس گرفتم که زمین گیر شدم، از سرم رفت... که مقصود زمین بالا بود! نور دادی و دلم رفت پی تاریکی... من در امروز، ولیکن نظرت فردا بود!