کاش منم ی شغلی داشتم،درامد داشتم.خسته شدم بخدا.نمیدونم چکار کنم.
چرا درسمو تموم نکردم؟چرا هیچ کلاسی نرفتم؟آخه سن من دیگه سن نتیجه ست،نه سن تااازه یاد گرفتن.
خیلی خستم از این حس پوچی،از این حس ب درذنخوری.
توخونه ای هم ک بزرگ شدم مادرا وخواهرا هیچ هنری نداشتن.فقط درحال خدمت ب مهمون و هانواده شوهر بوذن.منم شدم یکی مث اونااا.
خدایاااا کار میخواام کاارر