2777
2789

۱۲ هفته باردارم دیروز اصلا حالم خوب نبود سرم گیج میرفت بنده خدا شوهرمم کلا سرکاره 

زنگ زد گفتم حالم خوب نیست دخترمم برده بودم کلاس باید میرفتم دنبالش دیگه یکمی آب قند و آبمیوه خوردم حالم بهتر شد دیدم گوشیم شارژ نداره گوشی جا گذاشتم تو خونه زدم به شارژ رفتم دنبال دخترم خونه مامانم سر راه بود گفتم برم یه سر بهش بزنم زود میرم خونه نکنه شوهرم زنگ زده به گوشیم جواب ندادم نگران شده زنگ زده م به مامانم  میگه حالش خوب نبود جواب گوشیشو نمیده نگرانم برو بهش سر بزن من سرکارم راهم دوره مامانم میگه زنت اینجا مگه من بیکارم برم سر بزنم به زنت شوهرم گوشیو قطع کرد اصلا انقدر ناراحت شدم مامانم من چرا اینجوریه بخدا من تو خونم بیفتم بمیرما خیال لین زن نیست ادمو کوچیک میکنن

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عجب!!! حتما انتظار داره، مادر شوهرت بیاد بهت برسه

نه فقط اون انتظار داره من کلفتیش بکنم خون تکونی میکنه هرروز زنگ میزد بیا کمکم میگفتم مامان من لکه بینی دارم باردارم از بس بخدا من کلفتیشو کردم توقعش بالاست

لحن شوهرت هم مهمه. واینکه قبلا چطور رفتار کردین باهاش. ولی خب گاهی مادرا مثلا میخوان شوخی کنن ولی نمیدونن چطور بگن

ی دهه 60بیش فعال      اکثر کامتان از روی تجربه خودمه                                               کاش همه سنشون رو تو امضابگن تا بدونم طرفصحبتمون کیه خودم 36

نه فقط اون انتظار داره من کلفتیش بکنم خون تکونی میکنه هرروز زنگ میزد بیا کمکم میگفتم مامان من لکه بی ...

ای بابا، درسته دختر هم دست مامانشو باید بگیره اما چطور مادری دلش میاد نسبت به حال و روز دخترش بی تفاوت باشه! 

مثل خودش رفتار کن

دیگه من نوکریامو براش کردم تا مجرد بود مثل سگ ازم کار میکشید دیگه ازدواج کردم میگف بیا کمکم میگفتم من نمیتونم خواهرم تو خونس از اون  کار بکش  میگفت ن اون مثل تو با سلیقه نیست خرم میکرد ولی منم زورم می اومد کاری نمیکردم پارسالم بخدا رفته کربلا بخدا خونه رو تو گند و گوه گذاشت رفته دیگه پیش خودش گفت یه نوکر شخصی دارم دیگه بقران من تک و تنها خونه تکونی کردم با وجود دوتا بچه گفتم مهمون میاد آبرومون میره کاش نمیکردم از اون میسوزم از کربلا اومده اهمیت نمیده بمن بیس چهاری صورت خواهرمو بوس میکرد میگفت دلم برات تنگ شده همونجا گفت حالا بخور دم نزن حقته دیگه از پارسال با خودم عهد بستم یه لیوان براش جا به جا نکنم

دیگه من نوکریامو براش کردم تا مجرد بود مثل سگ ازم کار میکشید دیگه ازدواج کردم میگف بیا کمکم میگفتم م ...


خوب همین کار رو بکن 

نه کاری بکن واسش نه متوقع باش

مهر طلبی نتیجه اش میشه همین 


 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ
ای بابا، درسته دختر هم دست مامانشو باید بگیره اما چطور مادری دلش میاد نسبت به حال و روز دخترش بی تفا ...

مهم نیست براش من بمیرم بمونم منم از این به بعد جواب نه جواب گوشیشو میدم نه کاری باهاش دارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز