وزوز گوش

برادر جوون خوشتیپم ،یکی یدونه م فوت شد 😭وزوز گوش گرفتم اونقدر جیغ زدم و تو سرم زدم،سرچ کردم همه گفتن خوب نشدن همه،یه نفر نگفت خوب شدم رفتم دکتر مغز و اعصاب دارو داد خیلی چاق شدم به اون کاری ندارم ،چند نفر پرسیدن گفتم خوب شدم بعدش شروع شد دیگه خوب نشد رفتم یه دکتر دیگه ،اون از قرصا ایراد گرفت قرصای اعصاب قوی بود،جدید داد خوب که ننبشد یه وقتایی افتضاح بلند،عید به خودم گفتم تو که ۳روز یادت رفته ولش کن ،باور کن با رها کردن بدتر که نشد هیچ از وضعیت اونهمه دارو بهتره

اولین بار سرچ نکردم بعد چند روز خوب شد بار دوم که سرچ کردم همه گفتن علاج نداره موند

الان یکی میپرسه میگم همونه ،نمیگم خوب نمیگم‌بد

اومدم به کسانی که درگیر شدن بگم نترسید

اوایل چون مرگ عزیز دیده بودم وحشت کرده بودم ،حتی به خودکشی فکر کردم شایدم دکتر به خاطر همون قرص قوی داد هالوپریدول و آسنترا ،البته هالوپریدول خیلی قویه

یکهفته نخوابیده بودم روانی شده بودم ،رفتم بعد ۳روز دکتر گوش گفت از گوشت نیست البته با نوار گوش سنجش شنوایی، قرص اعصاب داد گفت خوب نشد برو دکتر ،بعد ۲روز که قفسه سینم درد میکرد نصف شب بالا آوردم از فشار قرصا

بازم ترسیدم رفتن یه دکتر عمومی خوب بهم سیتی کولین B1۳۰۰و کلی ویتامین داد و ...اونم گفت پروسه طولانیه چند تا دکتر گفتن نرو مغز و اعصاب گوش نکردم و نتیجه ش ۱۵ کیلو چاقی بدون درمان

فقط تنها حسن داروها دیگه بی قراری و گریه های شدید و...برای عزیرم نرمال شده بود سرکسی داد نمیزدم

خسته تون کردم همه رو دارم‌میگم که بقیه فقط منفی میگن

یکی از کارهایی که این وسط کمک کرد پاکسازی و یه جورایی شرکت تو کلاس مدیتیشن بود که البته بخاطر صدا نمیتونستم تمرکز کنم

اگر نمیتونید بخوابید تنها چیزی که باهاش تمام مدت ۱/۵سال تونستم بخوابم مانترای شفا بود که معلم یوگا (البته ایشون کار درمان با ریکی و پرونیک و.....)هم داشتن اسم ننیبرم چون اصلا تبلیغ نیست

واقعا به خوابم کمک گرد

در نهایت ،اصلا به اینکه درمان نداره گوش ندید ،شاید مثل روز اول نشه اما قابل کنترل و کم شدن و روزی که باور کنی خوب میشه رهاش کنی و بهش توجه نکنی درست میشه

الان شاید بگید اینهمه حرف زدی درمانی نگفتی ،چرا درمان باور به خوب شدنه

الان درگیر یه مشکل جدید هستم سه روز سرچ میکنم فقط اونا که خوب نشدن پیغام گذاشتن ،دیدم یه خانمی درمان خواهرشوهرشو گفت و دیدم‌چقدر من و امیدوار کرد بعد دو روز غذا خوردم امیدوار شدم ،تصمیم گرفتم طب نوین و گیاهی و سنتی و درکنار هم بابت بیماری جدید جلو بدم

دفعه پیش نا امید بودم ۱/۵سال بی فایده الان امیدوارم و مطمئن هستم میشه

لطفا ،لطفا با خوندن کامنتهای منفی نا امید نشید،یادتون باشه اونایی که خوب شدن یادشون‌میره چه روزگاری داشتن،یادشون میره بیان کامنت بزارن ،مثل من که تازه بعد سه ماه اونم به خاطر کار قشنگ یکی دیگه یاد گرفتم

ترس از خوب نشدن خودش عامل تشدید بیماریه