چند شب پیش دوست صمیمیم بهم پیام داد گفت فردا من میرم دانشگاه کار دارم تو هم بیا همو ببینیم منم بهش گفتم باشه
فرداش جایی کار داشتم رفتم کارمو انجام دادم بعد که تموم شد بهش گفتم دارم میام گفت باشه
خلاصه سوار اتوبوس شدم و توی گرما کلی راه رفتم تا دانشگاه بعد که رسیدم پیام داد کارم طول میکشه نیا😐
منم دوباره هلک و هلک توی گرما رفتم سوار اتوبوس شدم برگشتم خونه.
عصر دیدم خانوم استوری گذاشته با دوستای دانشگاهش توی تریای دانشگاه آیس کافی نوش جان کردن😐
بعد در حالی که هر موقع باهم میریم بیرون میگه پول ندارم و نهایتش یه کیکی چیزی میگیریم باهم میخوریم.
ولی هر وقت با دوستای دانشگاهش میره بیرون کافهای جایی میره.
حالا کاری به این ندارم ولی واقعا از کارش ناراحت شدم ولی نمیخوام بحث راه بندازم. میخوام غیر مستقیم بفهمه که چقدر کارش زشت بود😒